حضرت موسی بن جعفر (ع) : بهترین چیزى که به وسیله آن بنده به خداوند تقرّب میجوید ، بعد از شناختن او، نماز و نیکى به پدر و مادر و ترک حسد و خود بینى و به خود بالیدن است .
حضرت موسی بن جعفر (ع) : هر که خود را از آبروریزى مردم نگهدارد ، خدا در روز قیامت از لغزشش می گذرد ، و هر که خشم خود را از مردم باز دارد ، خداوند در روز قیامت خشمش را از او باز دارد .
حضرت موسی بن جعفر (ع) « او عابد ترین و بخشنده ترین و بزرگ منش ترین مردم زمان خود بود، زیاد تضرع و ابتهال به درگاه خداوند متعال داشت. این جمله را زیاد تکرار می کرد: «اللهم انی أسألک الراحة عند الموت و العفو عند الحساب » ( خداوندا در آن زمان که مرگ به سراغم آید راحت و در آن هنگام که در برابر حساب اعمال حاضرم کنی عفو را به من ارزانی دار ) . امام موسی بن جعفر (ع) بسیار به سراغ فقرا می رفت. شب ها در ظرفی پول و آرد و خرما می ریخت و به وسایلی به فقرای مدینه می رساند ، در حالی که آنها نمی دانستند از ناحیه چه کسی است . هیچکس مثل او حافظ قرآن نبود، با آواز خوشی قرآن می خواند، قرآن خواندنش حزن و اندوه مطبوعی به دل می داد ، شنوندگان از شنیدن قرآنش می گریستند ، مردم مدینه به او لقب «زین المجتهدین» داده بودند . مردم مدینه روزی که از رفتن امام خود به عراق آگاه شدند، شور و ولوله و غوغایی عجیب کردند . آن روزها فقرای مدینه دانستند چه کسی شبها و روزها برای دلجویی به خانه آنها می آمده است . بدخواهانی بودند که آن حضرت و اجداد گرامیش را - روی در روی - بد می گفتند و سخنانی دور از ادب به زبان می راندند ، ولی آن حضرت با بردباری و شکیبایی با آنها روبرو می شد، و حتی گاهی با احسان آنها را به صلاح می آورد، و تنبیه می فرمود. تاریخ ، برخی از این صحنه ها را در خود نگهداشته است . لقب « کاظم » از همین جا پیدا شد. کاظم یعنی: نگهدارنده و فروخورنده خشم. از ابوحنیفه نقل شده است که گفت: «او را در کودکی دیدم و از او پرسش هایی کردم چنان پاسخ داد که گویی از سرچشمه ولایت سیراب شده است. براستی امام موسی بن جعفر (ع) فقیهی دانا و توانا و متکلمی مقتدر و زبردست بود ». محمد بن نعمان نیز می گوید : « موسی بن جعفر را دریایی بی پایان دیدم که می جوشید و می خروشید و بذرهای دانش به هر سو می پراکند » .
از فرمایشات حضرت امام موسی کاظم (ع) : بکوشید اوقات شبانه روزى شما چهار قسمت باشد :
1 ـ قسمتى براى مناجات با خدا، 2 ـ قسمتى براى تهیّه معاش، 3 ـ قسمتى براى معاشرت با برادان و افراد مورد اعتماد که عیبهاى شما را به شما می فهمانند و در دل به شما اخلاص مىورزند، 4 ـ و قسمتى را هم در آن خلوت می کنید براى درک لذّتهاى حلال [و تفریحات سالم] و به وسیله انجام این قسمت است که بر انجامِ وظایف آن سه قسمت دیگر توانا می شوید.
حضرت شعیب علیه السلام
حضرت شعیب بن مکیل (ع) بین یشجب از پیامبران الهی است که نام و قصّه او در قرآن مجید آمده است گفته شده که مکیل که پدر شعیب است مادرش دختر لوط علیه السلام است.
به حضرت شعیب (ع) ، خطیب الانبیاء گفته می شود زیرا قوم خود را با سخنانی نیکو و فصیح و مستدل دعوت به توحید و خداپرستی می نمود.
امام سجاد علیه السلام می فرماید : اول کسی که توزین و ترازو را به کار گرفت حضرت شعیب (ع) شعیب بود که به وسیله پیمانه و ترازو اجناس را وزن می کرد و مردم نیز به پیروی از او وزن و ترازو به کار می بردند . سپس در پیمانه و ترازو راه انحراف و کم فروشی پیش گرفتند و به نصایح و توصیه های شعیب اعتنا نکردند تا اینکه عذاب الهی نازل شد و همه آنها را از بین برد.
حضرت موسی(ع) هنگامی که از مصر فرار کرد ، به مدین رفت و به حضور حضرت شعیب (ع) رسید وقتی داستان خود را بیان کرد ، حضرت شعیب (ع) به او گفت : از قوم ستمکار نجات پیدا کردی و یکی از دختران خود را به حضرت موسی (ع) تزویج نمود و در مقابل حضرت موسی (ع) هشت سال یا ده سال برای حضرت شعیب (ع) کار کرد.
حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله و
سلّم فرموده است که حضرت شعیب (ع) از محبّت خدا آنقدر گریست تا نابینا شد و خداوند بینائی او را بازگرداند و باز آنقدر گریست تا
نابینا شد
. خداوند به او وحی نمود : ای شعیب اگر
گریه تو برای ترس از آتش است من تو را از آتش حفظ می کنم و اگر گریه تو برای شوق به بهشت است تو را بهشت می
دهم!
حضرت شعیب (ع) عرض کرد : پروردگارا تو خود می دانی که سبب گریه من نه ترس از آتش تست و نه شوق به بهشت تو ، بلکه عشق و محبت تو در دلم جا گرفته و نمی توانم صبر کنم مگر آنکه به زیارت و دیدار تو نائل شوم!
خداوند به او وحی نمود: حال که چنین است به علت این محبت و عشق تو به زودی کلیم خود حضرت موسی بن عمران (ع) را به خدمت تو خواهم فرستاد تا خادمت باشد.
خبرنگارکیست ؟
خبرنگار کسی است که با اتکا به ذوق و استعداد شخصی ، پس از گذارنیدن دورهٔ آموزش تخصصی و همچنین با توجه به مسئولیت اجتماعی که این پیشه بر گردن او میگذارد ، وظیفه بدستآوردن ، آمادهکردن ، گردآوری و ساماندادن اخبار و انتقال آنها را با وسایل ارتباط جمعی ( مطبوعات ، رادیو ، تلویزیون و خبرگزاری ) به مخاطبان بر گردن دارد .
برپایهٔ اعلامیه سازمان یونسکو ، خبرنگاران باید کوشش کنند تا اخباری که در اختیار عموم میگذارند درست ، دقیق و معتبر باشد و در درستی اخباری که به دست میآورند ، پژوهش و اندیشه کنند . خبرنگاران نباید حقیقتی را عمداً تحریف یا خراب کنند و نیز هیچ گونه مطلبی را نباید از دید مردم پنهان نگهدارند .
ویژگی های یک خبرنگار
خبرنگار باید رسانهای را که در آن کار میکند ، بشناسد . از ظرفیت و کارایی آن آگاه باشد . ماهیت رسانه و توان خبررسانی آن باید برای او روشن باشد . اگر از خبرنگاری بپرسند خبری را که تهیه کردهای برای چه رسانهای است ؟ ( رادیو ، تلویزیون ، مطبوعات یا خبرگزاریها ) باید پاسخ دقیق او منطبق باشد با شناختی که از هر کدام از رسانهها دارد . هر چه شناخت خبرنگار از رسانهای که در آن کار میکند بیشتر باشد ، دقیق تر عمل خواهد کرد . نگاه بی اعتنا و بیان سرد و مصنوعی برخی از خبرنگاران و در نتیجه گزارش خنثی یا کم اثر آنها ناشی از ضعف شناخت از توان رسانهاست . امروز خبرنگاران بزرگ « رسانه » را « قدرت » میدانند و با این دیدگاه وارد عرصه خبر و خبرنگاری میشوند . بنابراین خبرنگار باید رسانه را بشناسد ، بعد برای آن کار کند .
خبرنگار باید تفاوت « خبر » و « رویداد » را بداند و از سیر تحول یک « رویداد » به « خبر » آگاه باشد . اگر از خبرنگاری بپرسند « خبر چیست ؟ » او باید از جایگاه یک صاحب نظر و یک کارشناس خبر اظهار نظر کند ؛ نه اینکه کلمات حفظ شدهای را باز گوید با این گمان که خبر را تعریف کرده است . خبرنگاری که خبر را نمیشناسد ، چگونه میتواند به صحت و جامعیت آن پی ببرد ؟ شناخت خبر مستلزم شناخت اوضاع سیاسی جهان و جامعه است .
چهره و لحن گفتار برخی از
خبرنگاران در جلوی دوربین نشان از بیگانه بودن آنها با عمق خبری است که در صحنه آن
قرار دارند . خبرنگار باید بداند که مخاطب و بیننده خبر تا چه اندازه برای شنیدن و
دیدن گزارش خبری او حساس و هوشیار است . هر چه شناخت خبرنگار از خبر بیشتر و از
نیازها و حساسیتهای مخاطب آگاه باشد ، در تهیه و تولید و نگارش و بیان خبر دقیق
تر عمل میکند .
خبرنگار باید خبرگزاریهای مختلف جهان بویژه غولهای خبری جهان را بشناسد . این شناخت به نگاه و فکر او وسعت میبخشد . وقتی به راز موفقیت خبرگزاریهای جهان پی برد و دانست که همه چیز در گرو عملکرد درست خبرنگاران آنها بوده است ، به جایگاه و حساسیت کار خود بیشتر پی میبرد .
مهارت ارتباطی از دیگر ویژگیهای خبرنگار است . ارتباط با همه چیز و همه کس ، تقریباً بدون محدودیت . خبرنگار باید بتواند خود را با صحنه تصادف ، زلزله ، سیل ، آتش سوزی ، جنگ ، مسابقات ورزشی ، جشنهای ملی و مذهبی ، مراسم ویژه ، راهپیماییها و نمونههای مرتبط وفق دهد و مرتبط سازد . همچنین بتواند با کودک خردسال ، نوجوان ، جوان ، پیر ، کارگر و کارمند ، هنرمند ، قهرمان ، دانشمند ، افراد مثبت و منفی ارتباط برقرار کند . او باید بتواند هم با پسر و دختر خردسالی که تازه به مدرسه وارد شده گفتگو کند و هم با پیرمرد و پیرزن ۹۰ سالهای که در خانه سالمندان دوران سخت زندگی خود را سپری میکند ، هم کلام شود . خبرنگار این مهارت ارتباط کلامی و غیر کلامی را باید بیاموزد در غیر این صورت مصاحبه های مضحکی به دست خواهد داد .
آشنایی با نگارش و تنظیم خبر ، خبرنگار را در نوشتن متن خبر یا مخابره آن موفق میکند . امروزه خبرگزاریها و رسانهها و بخشهای ممتاز خبری به کلمات و واژهها و عبارتهای خبری بسیار توجه دارند . بار روانی برخی از کلمات تأثیر ویژه دارند . نگارش درست و بدون غلط و رعایت زبان معیار و ایجاز در جمله بندی مهارتی است که خبرنگار باید با آن آشنا باشد . همراهی و هماهنگی کلمات و تصاویر ، نگارش خبر را دقیق تر میکند . رعایت سه کلمه برای هر ثانیه تصویر و انتخاب بهترین و مؤثرترین کلمه به تصاویر خبری جذابیت میبخشد . تنظیم خبر نیز اولویت بندی مفاهیم خبری براساس اهمیت هر مفهوم است که خبرنگار در این زمینه بخشی از کار را برعهده دارد .
بیان مناسب ، داشتن سلامت اندام گفتاری و صدای مناسب و لحن خبری و غیرمصنوعی از دیگر ویژگیهای خبرنگار است . تنفس درست ، جنس صدا و استفاده درست از صدا و انتخاب لحن مناسب برای بیان ، از مهارتهای خبرنگاران آموزش دیده است . برخی از خبرنگاران صدای خبری مستقلی دارند که مخاطبان به آن صدا و شیوه بیان علاقهمند هستند . خبرنگار برای دستیابی به بیان نافذ خبری باید جدی باشد و تلاش کند .
چیرگی بر احساسات : خبرنگاران موفق رسانههای بزرگ در گزارشهای خبری تسلیم احساسات خود نمیشوند . همدردی و همدلی با مخاطب با احساساتی شدن متفاوت است . فراموش نشود که حضور خبرنگار در صحنه خبر برای عینیت بخشیدن به خبر است ؛ نه تحریک احساسات . مردم نیازی به دیدن صحنههای احساس خبرنگار ندارند ؛ آنچه آنها میخواهند دقت ، صحت و جامعیت خبر در اسرع وقت است .
بداهه گویی ، مهارت ممتازگفتاری است که خبرنگار براثر مطالعات و تمرینهای بیانی به آن میرسد . گاهی لازم است خبرنگار از متن آمادهای که تهیه کرده است جدا شود و از خود چیزی بگوید . این لحظات غافلگیر کننده که کم نیستند ، مهارت زبانی خبرنگار یا عجز او را آشکار میکنند . خبرنگار باید برای اینگونه صحنهها آماده باشد .
جهان در انتظار قدوم پر برکت توست آقا پس کی می آیی
سلام مولای مهربان من ...
میدانستی تمام ثانیه های حضورم در هستی با حضورت در هستی
- گره - خورده .. آنچنان با منی که گاهی خودم را هم فراموش می کنم ..
نمی دانم من تو را بی نهایت دوستدارم یا تو من را
.. اما فکر کنم - تو - بیشتر من را دوستداری
چرا که اکثر اوقات فکرت را ، یادت را ، خیالت را ،
صدای قدم هایت را ،
شور جاریه حضورت را به سراغ دل من میفرستی
که بدانم چقدر به یاد من هستی و مرا دوست داری ..
جانم به قربان دل مهربانت مولای من ..
می دانم این هزار سال را هم بهانه ی دوست داشتنم
در پرده ماندی که انسان شوم و به نزدیکیه دروازه ی انتظارت برسم ..
کاش من هم ترا همین اندازه دوست می داشتم
تا لااقل یک سال نه یک ماه نه یک هفته نه
یک روز نه یک ساعت را با یاد تو بگذرانم ..
برایم دعا کن مولای من که تا آمدنت ،
من ، هم به شکوه انسانیت برسم
هشـدار حضرت ادریس نبی (ع) نسبت به مرگ
ای انسـان ! گویی مـرگ به سراغت آمده ، ناله ات بلند شده ، عرق پیشانیت سرازیر گشته ، لبهایت جمع شده ، زبانت از حرکت ایستاده ، آب دهانت خشک گشته ، سیاهی چشمت به سفیدی دگرگون شده ، دهانت کف کرده ، همه بدنت به لرزه در آمده و با سختیها و تلخی های مرگ دست به گریبان شده ای . سپس روحت از کالبدت خارج شده و در برابر اهل خانه ات جسد بدبویی شده ای و مایه عبرت دیگران گشته ای . بنابر این هم اکنون به خودت پند بده و درباره مرگ و حقیقت آن عبرت بگیر ، که خواه ناخواه به سراغت می آید و هر عمری گر چه طولانی باشد به زودی به دست فنا سپرده می شود . ای انسان ! بدان که مرگ با آن همه دشواری ، نسبت به امور بعد از آن که حوادث هولناک و پر وحشت قیامت می باشد آسان تر است ، متوجه باش که ایستادن در دادگاه عدل الهی برای حسابرسی و جزای اعمال آنقدر سخت و طاقت فرسا است که نیرومندترین نیرومندان نیز از شنیدن احوال آن ناتوانند.