امام هادی (ع) فرمودهاند: بهتر از نیکی، نیکوکار است، و زیباتر از زیبایی، گوینده آن است، و برتر از علم، حامل آن است، و بدتر از بدی، عامل به آن است، و وحشتناکتر از وحشت، آورنده آن است. (مسند الامام الهادی، ص 304)
تأملی در معنی و مفهوم «هادی» که معروفترین لقب حضرت امام علی النقی الهادی(ع) است، بسیاری از حقایق را روشن میسازد. هدایت در کتب لغت، دو معنای «ارائه طریق» و «رساندن به مقصد و مطلوب» را در بردارد؛ و معمولاً در ارائه راه مطلوب و مثبت به کار میرود.
در فرهنگ قرآن و عترت، هدایت و هادی، بار مفهومی و معنایی بسیار عمیقتر از رهنمای جغرافیایی دارد. شناخت راه، شناخت مقصد، شناخت امت و کاروانیان همراه، شناخت موانع و مشکلات مسیر، ایجاد انگیزه برای حرکت، دمیدن روح استقامت در رهروان، حفظ اتحاد و هماهنگی کاروان، حمایت و حفاظت از جان و مال و حقوق کاروانیان وظیفه دلیل و رهنمای کاروان و بخشی از مفهوم «هادی» در فرهنگ اسلامی است.
حضرت علی بن محمد النقی و معروف به ابن الرضا (ع)، خورشید نورافشانی بودند که از سالهای 220 تا 254 هجری قمری، رسالت رهبری و هدایت امت بزرگ اسلامی را بر دوش داشتند و حدود سی و چهار سال، ناخدای کشتی اسلام در میان امواج وحشتناک عصر عباسی بودند.
حضرت امام هادی (ع)، دهمین رهبر آسمانی است که از سوی پیامبر گرامی (ص) برای اداره امور امت اسلامی معرفی شده است.
مختصری از زندگینامه امام هادی (ع)
حضرت امام علی النقی علیه السلام در ماه ذی الحجه، سال 212 ق در اطراف مدینه و در منطقه «صریا» چشم به جهان گشود. پدر گرامی اش حضرت جواد علیه السلام و مادر ارجمندش سمانه مغربیه از بانوان با فضیلت تاریخ میباشد. مشهورترین القاب آن گرامی نجیب، مرتضی، هادی، نقی، عالم، فقیه، امین، مؤتمن، طیب، متوکل و عسکری است و در برخی منابع «ابوالحسن الثالث» و «فقیه عسکری» نیز گفتهاند.
آن بزرگوار در سال 220 و در هشت سالگی به مقام خطیر امامت نائل گردید و به مدت 33 سال رهبری اهل ایمان را عهده دار بود. امام هادی علیه السلام دوران امامت خویش را با خلفاء ستمگر عباسی همچون معتصم، واثق، متوکل، منتصر، مستعین و معتز سپری کرد.
حدیث از امام بزرگوار
امام هادىعلیه السلام: العُقوقُ یُعقِبُ القِلَّةَ و یُؤدِّی إلَى الذِّلَّةِ؛
عاقّ (والدین)، نادارى در پىدارد و به خوارى مىکشاند.
امام هادىعلیه السلام: الغَضَبُ عَلى مَن لاتَملِکُ عَجزٌ و عَلى مَن تَملِکُ لَومٌ؛
خشم بر کسى که اختیارش به دست تو نیست، نشانه ناتوانى و بر آنکه اختیارش به دست تو است، مایه سرزنش است.